^ اقــآ من افسردگــیـ گرفتمـ ...
^ حتیـ بچهـ هــآمون محض دلخوشیـ یه ست همـ نبردن
^ حــآلا خوبهـ موسوی یه سری تو سرــآ دراوردهـ ، وگرنه منـ میمــُردم
^ ولیـ حمزه از دفعــآت پیش بیشتــر و بهتر بـآزی کرد... هر چندـ کــآشکــی هیچوقت سرویس نزنهـ
^ دلمـ سوخت برــآ اردلان ، چـه عــآشقـآنه بعد 19ســآل عشقشو شنــآخت ...
^ وآآآآآی تعجبشــم خیلی خوشگـــل بود...
^ امروز یهو یــآد بچه گیــ هــآم افتــآدم ...
^ یــآدِ خـآله بـآزیـآیی که قبلش کلی میشستیم و نقشــه میکشیدیمـ که راجعـ به چی بــآشه ؟
^ یـآد وقتیـ (د-م) مدرسش تموم میشد کتــآبآشو بــآ قیچی میبریدیم و پول درست میکردیم و بــآزی میکردیمـ ، بخیــر
^ وآآآی خــدآ چه دورآآآنی بود .. گــآهی وقتــآ از کارام خجـآلت میکشم